عصر نمایشگاه- در ۲۳ دسامبر ۱۸۸۲، روزنامه روتردام جدید خبر دلگرمکنندهای را منتشر کرد که حاکی از هجوم سیل آسای دولتهای خارجی، موزهها و صاحبان کلکسیونهای شخصی، برای شرکت در اکسپو ۱۸۸۳ آمستردام با موضوع مستعمرات و صادرات و پذیرش دعوت از آنان بود. نمایشگاه باید اول ماه مه افتتاح میشد. روزنامهها گزارش داده بودند که ایران نیز جزو شرکتکنندگان است و نمایندگی این کشور را، نهتنها دولت وقت بلکه انجمن تجاری ایران-هلند و چندین شرکت انگلیسی که با ایران تجارت میکنند نیز به عهده دارند.
به گزارش پایگاه خبری «عصر نمایشگاه»، چندین ماه پیش از آن، در ماه آگوست شخصی به نام آلبرت هوتز* یک تاجر روتردامی که از سال 1874 با ایران رابطه تجاری داشت، با لیندور سروریر، مدیر موزه دولتی قومشناسی در لیدن و مسئول بخش قومشناسی در نمایشگاه جهانی، ملاقات کرد. لیندور سروریر به برگزاری پاویونهای خارجی مختلفی کمک کرد که ایران یکی از آنها بود. در سپتامبر 1882، هوتز برای موزه مجموعه کوچکی از اقلام ایرانی شامل زره و سلاح خریداری کرده بود. او از هوتز دعوت کرده بود که با شرکتش (کمپانی تجاری ایران)، در نمایشگاه جهانی شرکت کند و مشتاق بود که درباره این موضوع بیشتر با او صحبت کند. صرفا با در نظر گرفتن کمپانی تجاری ایران، میتوان فهمید که این نمایشگاه برای هوتز نیز اهمیت داشت، چون میتوانست در آن تعدادی از کالاهای صادراتی خود را عرضه کند. در کنار آن هوتز مایل بود که با استفاده از کلکسیونی از اشیای قومی، غرفه ایران را برای شرکتکنندگان جذابتر کند. هوتز پیشنهادی به سروریر داد، مبنی بر اینکه دولت کلکسیون را بعد از نمایشگاه خریداری کرده و در موزه لیدن نگهداری کند. هوتز به قول خود عمل کرد و کلکسیون قابل توجهی از محصولات و صنایع دستی ایران را از طریق کمپانی تجاری ایران به آمستردام فرستاد که در نهایت در محل بسیار مناسبی در غرفه ایران در سالن مستعمرات نمایشگاه جای داده شدند. روی نمای خارجی این ساختمان بزرگ - که بعضی آن را نمای جادویی با جذبه و گیرایی هزار و یک شب مینامیدند و بعضی دیگر آن را آمیزهای از سبکهای عجیب و غریب و در نهایت بىسلیقگی میپنداشتند- نقشهای قدیمی ایرانی همچون نقش برجسته و مجسمه موجودات شگفتانگیزی از افسانههای شرقی دیده میشد. کاتالوگ پاویون ایران در این اکسپو توسط دکتر پولاک که از سال 1851 تا 1860 طبیب اتریشی ناصرالدین شاه بود، به چاپ رسید. این کاتالوگ نشان میدهد که او بسیاری از محصولات ایران را برای صدور به هلند و مستعمرات آن کشور و دیگر کشورهای اروپایی در این نمایشگاه ارائه کرده است، از جمله پوست و شاخ بز کوهی، مواد معدنی، نمونههای نفت ایران، محصولات صنایع دستی، ابریشم و پشم و پنبه، برنج، میوههای خشک شده، نمک، منسوجات، انواع لباس ایرانی، فرش، آلات موسیقی، نقاشیها، چراغ، قلیان، اسلحهها، کارهای مسی و برنجی و تریاک. فرشهای زیبا و تزئینی روی دیوارها اینقدر با ارزش و گرانبها بودند که بنا بر نوشته روزنامه هلندی اخبار روز، نگهبانی باید استخدام میشد که روز و شب از آنها پاسداری کند. بیشتر اشیا و کالاهای به نمایش درآمده متعلق به دوره معاصر آن زمان بودند، به غیر از چند رقم کالاهای آنتیک مثل کاشی قرون وسطی، سکههای قدیم ایران و کتیبه خط میخی. کمپانی تجاری ایران تنها فراهمکننده اشیای این نمایشگاه نبود. تجارتخانه ف.زیگلر و شرکاء از منچستر نیز نقش بزرگی در این غرفه داشت. کنسول ژنرال هلند در ایران، ر.س. کیون، نیز تعداد کمی اشیای نفیس از کلکسیون شخصی خود را به نمایشگاه پیشکش داد. ولی در هر حال به خاطر او بود که - بنا بر نوشته روزنامه رسمی نمایشگاه در سال 1883- شاه با نمایشگاه تشریک مساعی کرد. به دستور شاه، وزیر صنایع مستظرفه، جهانگیرخان، کمکهای ایران به نمایشگاه را سازماندهی کرد. در این میان هوتز نیز مقامی رسمی دریافت نمود. او به مقام مامور و صاحب منصب از طرف دولت ایران منصوب شد. گرچه در مقایسه با پاویون سایر کشورها، بیشک پاویون ایران ساده و کم ادعا بود، ولی از طرف نشریات هلندی مورد ستایش و قدردانی قرار گرفت. شخصیتهای نوآور و مبتکری در دنیای هنرهای تزئینی هلند، مثل ف. و. فان ایدن، منشى انجمن هلند برای توسعه صنعت و مدیر آتی موزه مستعمراتی در هارلم و همینطور ی. ر. دکراوف، مدیر مدرسه دولتی هنرهای تزئینی آمستردام، با هیجان و علاقهمندی از حضور شرق در نمایشگاه سخن میگفتند. دکراوف، برای مثال، نمایشگاه را رحمتی برای کشور هلند توصیف کرد. چه عاملی باعث چنین شور و شوق بیسابقه ای شده بود؟ بنا به نظر منتقدان، هنر کاربردی غرب به ایستایی و سکون رسیده بود و در هنر تزئینی هلند نیز نشانههای زوال و تباهی دیده میشد. بازار را انبوهی از تولیدات ماشینی بیروح و ملالانگیز، در سبکهای نئوگوتیک و نئورنسانس پر کرده بود. فان ایدن و دکراوف هر دو آرزو میکردند که به اصالت کارهای صنایع دستی بازگردند. مفهوم کلیدی برای آنها سادگی و کارایی محصولات بود. هنر غربی راهش را گم کرده، نیاز به یاری و رهنمود خواهر شرقی خود داشت و باید که به سرچشمه آغازین بازمیگشت. از این رو بود که دکراوف گفت هر کس، همینطور در زمانه ما که در پی بهترین درسها برای آینده، به گذشته نگاه کرده، تصویر و دیدی کلی از زیبایی به دست آورده است، صرف نظر از اینکه آن زیبایی کجا باشد و اکنون با امیدواری به شرق چشم میدوزد. دکراوف شدیدا تحت تاثیر بخش ایران در نمایشگاه قرار گرفته بود. او میپنداشت که اصول اساسی هنر تزئینی عالی و ممتاز را در هنر ایران میتوان یافت. به دور از زوال غرب، زنده باد اصالت راستین شرق! نویسنده هلندی کارل فوسمار نیز معتقد بود که بخش هنر شرق مهمترین قسمت نمایشگاه است. او حس میکرد که شرقیها میتوانند راه را نشان دهند و درمانی برای کسالت و رخوت و بیسلیقگی غرب فراهم کنند. وی مدافع پرشور نئوکلاسیک بود و میخواست که هنر یونان در فهرست هنرهای عالی و ممتاز قرار گیرد. دکراوف در این نظریه با او موافق بود، ولی یک بار دیگر نیز به این موضوع اشاره کرد که هنر ایران به خاطر زیبایی و برازندگی و در عین حال سادگی طرحها وتزئینات، برای آموزش و الهامگیری هنرمندان و طراحان هلندی بسیار مناسب است. وی امیدوار بود که دولت هلند چند نمونه از آثار هنری ممتاز ایران و عربستان را خریداری کند تا از آنها به عنوان منابع آموزشی الهامبخش استفاده شود و البته همین نیز شد. حتی پیش از پایان نمایشگاه جهانی در اول نوامبر 1883، کوششهایی انجام شد تا قسمت بزرگی از کلکسیون ایران در هلند نگه داشته شود. هوتز با موزه برای فروش اقلامی که برای پاویون ایران خریداری کرده بود، وارد مذاکره شد. او پیشنهاد کرد که اقلام گوناگون را به قیمت خرید به موزه بفروشد. موزه تعدادی از اقلام را به قیمت قابل توجهی خریداری کرد. ولی در نهایت نه یک ارگان آموزشی، بلکه موزه قومشناسی لیدن موفق شد که 351 قلم از اشیای کلکسیون هوتز را به دست آورد. این اولین مجموعه ایرانی هوتز است که در موزهای استقرار یافته است. کوششهایی نیز برای خرید بعضی از اقلام کلکسیون جهانگیر خان وزیر به عمل آمد. ولی سرانجام گفتوگوها و مذاکرات به شکست انجامید و بعد از پایان نمایشگاه این اشیاء به ایران بازگردانده شدند. امروز کلکسیون هوتز هنوز هم در شهر لیدن است. اگرچه این کلکسیون، اجناس آنتیک گرانبها با کیفیت بالای هنری ندارد، ولی از نظر قومشناسی پرارزش است. چیزی که این کلکسیون را در نوع خود منحصربهفرد میکند، وجود اشیایی است که مصرف روزمره دارند. بسیاری از این اشیاء، اسباب و ابزار خانگى هستند که در حالت عادی ممکن است به دور انداخته شوند و حراست و نگهداری از آنها به ندرت انجام میگیرد. نمونه قابل توجه آن، کلکسیون منسوجات ایرانی است که شامل جمعآوری شگفتانگیزی از لباسهای روزمره است که منبع و تاریخ آنها به خوبی مشخص است.
* هوتز در سال 1874 توسط پدرش به ایران فرستاده شد، با این هدف که شاید بتواند منافع تجاریشان را توسعه ببخشد. وی توانست با کمک تاجران هلندی و انگلیسی، در مدت کمتر از 6سال، شعبی از ادارات تجاری خود را در بندر بوشهر، بندرعباس، محمره (خرمشهر)، شوشتر، شیراز، اصفهان، رشت، سلطان آباد اراک، تهران و چند شهر ممالک مجاور مانند بصره و بغداد و تفلیس تأسیس کند.
مینیاتور قایق ایرانی از کلکسیون هوتز در موزه قوم شناسی لیدن
دانلود با کیفیت