عصر نمایشگاه- هرچند تاریخچه حضور ایران در اکسپوهای جهانی بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین رویدادهای بینالمللی در دو قرن گذشته، نسبت به قدمت ۱۶۵ سالهی آن کمرنگ است اما در همین حضور پررنگشدهی سالهای اخیر هم نقصهایی مشاهده میشود که قاعدتا دیگر نباید وجود داشته باشند.
به گزارش پایگاه خبری«عصر نمایشگاه » به نقل از ایسنا ، با این حال، در شرایط ابهامی بهسر میبریم که حضور ما در دو اکسپو آینده، به چه کیفیتی خواهد بود و چه میزان توفیق را نصیبمان خواهد کرد.
جمهوری اسلامی ایران پس از آنکه حضور جدیتر و چشمگیرتر نسبی را در اکسپو شانگهای 2010 تجربه کرد، در گام بعدی، در اکسپو یوئسو 2012 غایبی بزرگ بود. در آن نمایشگاه که بهعنوان اکسپو تخصصی بینالمللی با موضوع «زندگی در ساحل و اقیانوس» برگزار شد، ایران با وجود داشتن مرزهای دریایی بسیاری در مجاورت دریای عمان، خلیج فارس، دریای خزر و همچنین دریاچههای بزرگ، در این نمایشگاه بزرگ حضور نداشت.
این درحالی است که کامبوج، ویتنام، نپال، جزایر سلیمان، لائوس، مالدیو، مغولستان، پاکستان، جزایر مارشال، فیجی، برونئی، تیمور شرقی، ساموآ، پاپوآ گینه نو، تووالو، سریلانکا، سنگاپور، پالائو، بنگلادش، نائورو، کیریباتی، تونگا، فیلیپین و وانواتو ازجمله کشورهای شرکتکننده در آن اکسپو بودند. رویدادی که در اهیمت آن همین بس که از آن بهعنوان المپیک فرهنگی اجتماعی جهان یاد میشود، دستاوردهای بشری در یک و نیم قرن گذشته در آن ارایه شده است و همواره محل تلاقی منافع اقتصادی و سیاسی بینالمللی بسیاری هم بوده است.
نکتهی جالبتر اینکه طبق پروتکل سازمان بینالمللی BIE هزینهی ساخت پاویونهای کشورها در اکسپوهای جامع جهانی (به فاصلهی 5 سال که دورههای قبلی آن 2010 در شانگهای و 2015 در میلان برگزار شده و 2020 در دُبی برگزار خواهد شد) به عهدهی خود کشورهاست اما هزینهی برقراری پاویونهای کشورها در اکسپوهای تخصصی بینالمللی (بهفاصلهی 5 سال که 2012 در یوئسو برگزار شده، 2017 در آستانه برگزار میشود) برعهدهی کشور میزبان است.
اما با این اوصاف چرا ایران در اکسپو 2012 غایب بود؟ به یک دلیل ساده:
در آن زمان اعلام شد، حضور ایران در نمایشگاههای جهانی حمایت مصوبهی هیات دولت را دارد اما در این مصوبه چون بر اکسپوهای جهانی (جامع) تاکید شده، حضور ایران در اکسپوهای تخصصی منتفی است. اکسپو 2012 هم مانند اکسپو 2017 از نوع تخصصی بینالمللی بود؛ برخلاف اکسپوهای 2010 و 2015 که از نوع جامع جهانی بهشمار میرفت.
حال به نظر میرسد به هر ترتیب، این سد از پیش رو برداشته شده؛ چراکه هماکنون گویا در شرکت سهامی نمایشگاهها – در حکم یکی از معاونتهای وزارت صنعت، معدن و تجارت – چند جلسهی هماندیشی کم سرو صدا در زمینهی حضور ایران در اکسپو 2017 برگزار شده است.
این اکسپو با موضوع محوری «انرژی آینده» در بازهی زمانی 20 خرداد تا 19 شهریور سال 96 قرار است در پایتخت قزاقستان – بهعنوان اولین کشور اسلامی میزبان اکسپو - برگزار شود. قزاقها برای بهدست آوردن این میزبانی، جدیترین رقیب خود، لیژ بلژیک را با حدود 100 رای از مجموع حدود 160 رای شکست دادند. این شهر اروپایی البته در سالهای دور، چند نوبت میزبان اکسپو بوده است.
پس از آن هم که نوبت شهر دُبی در امارات متحده عربی است که برای نخستین بار، اکسپو را با برگزاری اکسپو جامع جهانی 2020 به خاور میانه میآورد. اما آنچه که همچنان جای نگرانی است و همچنان در ابهام قرار دارد، نحوهی حضور ایران و دستاوردهای جمهوری اسلامی از این دو آوردگاه جهانی است؛ به دو علت:
یکی اینکه اکسپو 2020 در دورهی دولتی دیگر برگزار میشود و تجربهی اکسپوهای 2010 و 2015 در دو دولت نشان داد که بسیاری از تجربهها در تغییر مدیریتها، از یاد خواهند رفت، هزینههای بیهوده برای دوبارهکاریها و مستند نشدن تجربههای پیشین، علاوه بر اصرار بر اصلاح نکردن روندها و رابطههای معیوب، تحمیل خواهد شد. درنهایت نیز احتمالا در پایان اکسپو 2020 فهرستی از اهداف یا مطلوبیتهای محقق نشده روی دست ما و دستاندرکاران متولی امر خواهد ماند. این دغدغه البته برای اکسپو 2017 با توجه به آنکه در دورهی عمر دولت یازدهم برگزار میشود، احتمالا وجود نخواهد داشت؛ با این حال، انسجام ساختاری در این زمینه، ضرورتی است که در هر دوره حس میشود.
نکتهی دیگر این است که ما، هم به دلیل ضعف در ادراک مفهوم و کارکردهای اکسپو و هم بهدلیل ضعف مدیریت متناسب، در نوع حضور و دستاوردهای آن به ایرادها و فرصتسوزیهای فاحشی دچاریم. دیگر اینکه سازمانیافتگی دقیق و قوی برای این حضور نداریم. نشانهی آن، تولیگری مطلق وزارت صنعت و تجارت در این زمینه است و نیز در سطح حداقل – و آنهم زیر سؤال – بودن دخالت بخش خصوصی در این حضور است؛ همانچه که برای نمونه، در بحث معماری پاویون ایران در اکسپو میلان بسیار نمود یافت و دقیقا عکس همان چیزی که در زمینهی حضور کشورهای توسعهیافته در اکسپوهای اخیر شاهدش بودهایم.
دستکم دو حضور ایران در اکسپوهای 2010 شانگهای و 2015 میلان، مشکلات و معضلاتی را برای ما نمایان کرد که اگر گوش شنوا و حسن نیتی وجود داشته باشد، برای اکسپوهای پیش رو، آنها را میتوان برطرف کرد.
حضور افراد غیرکارشناس با نام کارشناس در اکسپو یکی از معضلات این بخش است. درواقع این ایراد ناشی از فقدان مدیریت یا مهندسی صحیح است که بهعنوان مانعی برای حضور مناسب ایران در اکسپو جلوه میکند. از طرفی، این درک وجود ندارد که مسائل اقتصادی و سیاسی لایههای پنهانتری در اکسپوها هستند و جنبههای فرهنگی و هنری، لایههای عیانتر را در این رویداد مهم جهانی شکل میدهند.
ضمن آنکه با وجود هجمهای که در این سالها بهسمت جمهوری اسلامی بوده و نیز با وجود توان تمدنی که داریم، وقتی گفته میشود حضور گروههای هنری برای شکلگیری رویدادهای جذاب فرهنگی باید بخش پررنگتری از برنامهریزی ما را دربر بگیرد، تردید جدی وجود دارد؛ حتا تا این حد که مبادا حضور و نمود فعالیتهای فرهنگی و هنری، با شان ما در تضاد باشد! این در حالی است که برگزارکنندگان اکسپو برای هویت و تمدن کشورها در قالب معرفی گذشته، حال و آیندهی آنها بسیار ارزش قایل هستند.
ضمن آنکه اکسپویی با میلیونها نفر بازدیدکننده، فرصت بسیار مناسبی است نه صرفا برای جنبههای تبلیغی، بلکه برای اصلاح و ایجاد آگاهی و تلقیهای درست. این مهم نیز حاصل نمیشود؛ مگر با اجرای برنامههایی که بازدیدکنندگان را هرچه بیشتر به مشارکت بطلبند.
مشهود است که در زمینهی تولیگری حضور ایران در اکسپوهای جهانی از نظر ماهیتی، ساختار اشتباهی داریم. درنتیجه، وقتی برای یک موضوع فرهنگی، در ستاد اقتصادی و صنعتی تصممگیری میشود، برونده آن از این منظر، چندان دقیق و مفید نمیشود؛ چراکه توجیه وجوه کارشناسی منطبق با نفس اکسپو برای کارشناسان حوزههای دیگر که در این زمینه کارشناس نیستند، مشکلات و موانع زیادی، برای هر دو طرف و نیز دیگر وجوه درگیر، بهوجود میآورد.
درنتیجه، مانند آنچه که در جریان برگزاری نشستهای هماندیشی حضور ایران در اکسپو 2015 میلان رخ داد، یأس و ناامیدی ناشی از این مشکلات، مدیران حوزههای مربوط را بهمرور، از مسیر خارج میکند. برای نمونه، در آن اکسپو، کاری که باید در حوزهی کشاورزی انجام میشد، صورت نگرفت؛ چون چیدمان ساختار درست نبود. نهاد مرتبط با گردشگری هم که یکی از اصلیترین حوزههای مرتبط با موضوع است، در همان اوایل کار، عملا کنار رفت و خلاء آن بهشکل مشهودی حس شد. این درحالی است که وجه گردشگری ما بهعنوان یک فرصت بزرگ، باید مستقلا در اکسپو برنامهریزی داشته باشد و در پایان هر دوره، برای پنج سال بعد که اکسپوی بعدی برگزار میشود، برنامهریزی کند.
این در حالی است که با هر رفتار غلطی، انگیزه از بخشهای مرتبط با موضوع گرفته میشود و درنتیجه، فرصتهای ملی از دست میرود. شاید تصمیم درستتر این میتواند باشد که حوزههای فرهنگی - هنری، گردشگری و صنعت و بارزگانی و دیگر بخشهای مرتبط، در این زمینه برونسپاری کرده، مانند تجربهی کشورهای توسعه یافته، بخش خصوصی را البته با نظارت و مدیریت غیر قابل نادیده گرفتن بخش دولتی - طبق پروتکل شرایط حضور - وارد ماجرا کنیم.
درواقع اگرچه قانونا متولی حضور کشورها دولتها هستند اما در کشورهای توسعهیافته و پیشرفته، هزینهی مالی را شرکتهای اقتصادی تأمین میکنند، نه بودجهی دولتی. شاید برای این منظور تشکیل یک موسسهی کوچک و با سازوکار مشخص زیر نظر دولت، چارهساز باشد.
ضمن آنکه اگر کشورهای موفق دیگر، بودجههای بیشتری نسبت به ایران برای راهاندازی پاویونهایشان صرف میکنند که اتفاقا این اختلاف سطح همواره مورد تاکید و مفر توجیه مدیران ما بوده است، نباید از نظر دور داشت که چون در آنجا بخش خصوصی سرمایهگذاری میکند، امور را طوری پیش میبرد که درنهایت، عایدی بیشتری نصیب آن کشورها میکند.
به زبان سادهتر، آنها از بودجهی نفتی ارتزاق نمیکنند که نتیجه و سود حاصل از فعالیتها برایشان مهم نباشد و درنتیجه، امور را با ضعف مدیریتی و باری به هر جهت پیش ببرند تا فقط خرج کرده باشند.
دانلود با کیفیت