عصر نمایشگاه- راد کامرون، مدیر اجرایی Joint Meetings Industry Council، بر این عقیده است که سنجش طیف گسترده فواید رویدادها هرگز آسان نبوده است، بر این اساس برای تصمیمگیری در راستای سرمایهگذاری درست باید عوامل جدیدی در نظر گرفته شود. در طول دهه گذشته بیش از قبل ثابت شده که جذب مهمان و میزبانی جلسات، همایشها و نمایشگاهها جدا از اینکه شاخهای از صنعت گردشگری باشد، در واقع عامل اصلی توسعه اقتصادی، علمی و حرفهای جهانی است. این کسبوکارها به شکل قابل توجهی مستقیما بر حوزه وسیعی از اهداف و سیاستهای دولتی تاثیر میگذارد.
به گزارش پایگاه خبری«عصر نمایشگاه»، دولتها، سرمایهگذاران اصلی در این حوزه هستند چرا که مالک / صاحب امکانات مخصوص همایشها و نمایشگاههای بزرگ هستند. از این رو، چالش پیش روی آنها سنجش بازده عملیات به شکلی واقعبینانه است.
این کار آسانی نیست، چراکه تعاریف محدودی که در طول سالهای متمادی مورد استفاده بودهاند، حتی گوشهای از ارزشهای واقعی این حوزه را هم نتوانستهاند توصیف کنند. زمان آن رسیده تا تصمیمات مربوط به سرمایهگذاریها بر اساس معیارهایی اتخاذ شوند که ارزشها را به شکلی واقعی نشان دهند؛ البته بسیاری از ارزشها بدون بررسی دقیق آشکار نمیشوند.
به هر حال، ارزیابی چالشی چیزی از اهمیت آن کم نمیکند؛ در واقع، به اهمیت آن میافزاید.
قضیه از اینجا آغاز میشود که درک کنیم، هزاران سازمان و انجمن که مسئولیت برگزاری جلسات و همایشها را بر عهده دارند فقط با هدف تقبل هزینههای مربوط به تامین امکانات و محل برگزاری رویدادها وارد عمل نمیشوند؛ این مفهوم در سیستم سنجش ارزشها حداقل برای دو دهه استفاده میشود.
دلیل واقعی حمایت آنها از این رویدادها، کسب درآمد از کسب وکارها و پیشرفتهای حرفه ای و سازمانی است.
تطبیق مدل ارزشی
پس چگونه مدل ارزشی خود را با واقعیت پیش رو تنظیم کنیم؟ این روند با شناسایی سه مولفه جداگانه ارزشی آغاز می شود، که هر کدام به رویکردی متفاوت برای سنجش نیاز دارد.
نخستین و اساسیترین مولفه، سودآوری امکانات دولتی به عنوان زیربنای رویدادهاست. این حوزه توجه زیادی را به خود جلب کرده است چرا که در صنعت رقابتی امروزین، سریعترین رابط با مالک را تشکیل میدهد. اما نکته اینجاست که در واقع برخی بخشها که عمده منافع را دربردارند، هزینهای میپردازند که در بدترین حالت، به یارانه نیاز پیدا میکنند تا بتوانند مزایای دیگر مرتبط با رویدادها را حفظ کنند.
مولفه دوم، سنجش وسیعتری از هزینههای مربوط به رویدادها را به همراه دارد و بر جامعه، به عنوان یک واحد کل و تولیدکننده درآمدهای مالیاتی برای دولت نیز تاثیرگذار است. این محاسبه از این لحاظ کمی پیچیدهتر به نظر میرسد که به بسیاری از بخشهای مختلف مرتبط است، اما در عین حال با مدلهای در دسترس جهت ارزیابی اثرات اقتصادی میتوان به آن رسید. این مولفه هزینههای مرتبط را بهسادگی میسنجد و تاثیر واقعی بر درآمد، شغل و درآمدهای مالیاتی را نشان میدهد. نتایج به دست آمده اغلب کسانی را که به فکر کسب درآمد فوری از تامینکنندگان هستند، شگفتزده میکند.
سومین مولفه، ارزش خروجی رویداد تلقی میشود. به عبارتی، کسب وکارها و پیشرفتهای علمی و حرفهای حاصل از برگزاری رویداد است که شامل تاثیراتی مانند سرمایهگذاری داخلی، جذب استعدادها، انتقال دانش و ایجاد نوآوری میشود به طوری که مستقیما به نفع جامعه میزبان است. این مولفه همچنین شامل پیشرفتهایی میشود که بر بسیاری از بخشهای دیگر مسئولیتهای دولتی، مانند مراقبتهای بهداشتی، آموزش و آمادگی برای اشتغال، تاثیرگذار است؛ اما برخلاف دو مولفه نخست پیچیدهتر است. در نتیجه، با وجود اینکه این عوامل در دستیابی به هدف از باارزشترین فاکتورها به حساب میآیند، به همین دلیل مورد غفلت قرار گرفتهاند.
اما چرا این نکات اهمیت دارند؟ زیرا سرمایهگذار کلان ـ معمولا دولت ـ برای «وارد شدن به بازی» میزبانی رویدادهای مهم سرمایهگذاری نیاز دارد تا بازگشت سرمایه خود را بسنجد و غیرممکن است تنها بخشی از معادله در نظر گرفته شود و به باقی ماجرا توجهی نشود که البته کار سختی هم نیست.
دانلود با کیفیت