به گزارش پایگاه خبری «عصر نمایشگاه»، ما تکنولوژی را دوست داریم، ابزار را دوست داریم و انتظار داریم همچنان که فناوری رو به جلو پیش می‌رود، اقلام روزمره‌مان نیز مشخصه‌های تکنولوژیک بیشتری داشته باشد. توقع داریم وسایلمان قابلیت‌های بیشتر داشته باشند و کارهای پیشرفته‌تری برایمان انجام دهند تا زندگی ساده‌تری داشته باشیم. اکنون اتومبیل‌ها، انواع لوازم و تجهیزات را، از دستگاه کنترل سرعت و نمایشگر روی شیشه تا اپلیکشین‌هایی که به شما اجازه می‌دهد تا صندلی عقب را بخوابانید و حتی از چند کیلومتری بتوانید اتومبیل را قفل یا باز کنید (البته در صورتی که اتومبیل و گوشی همراه هر دو به اینترنت وصل باشند) همه در دسترس هستند.
با گذشت زمان، انتظار داریم که ویژگی‌ها و امکانات بیشتری معرفی شود و از عرضه آنها هیجان زده می‌شویم که قطعا بر تصمیمات ما در خرید تأثیرگذار هستند.
من فکر می‌کنم یک نکته روانشناختی جالبی وجود دارد. بخش‌های فروش و بازاریابی ما را شست و شوی مغزی کرده‌اند تا فکر کنیم که واقعا نیاز به ارتقای تجهیزات داریم. با وجود اینکه مدل فعلی به خوبی کار می‌کند، ویژگی‌های جدید جدید از آخرین نسخه ما را قادر می‌سازد تا زمان بیشتری داشته باشیم یا بهتر باشیم (یا هرچه که آخرین پیام بازاریابی به ما بگوید). به عبارتی، فناوری بیشتر خوب است. اما آیا واقعا همینطور است؟
برنامه می‌تواند شما را قادر سازد تا صندلی‌های عقب ماشین را از راه دور جمع ‌کنید، اما تصور کنید یکی از وسایلتان -مانند یک بطری آب- در صندلی عقب جا مانده باشد. چه اتفاقی می‌افتد؟ اتومبیل من نیز امکان جمع‌کردن صندلی‌های عقب را به صورت الکتریکی دارد، اما وقتی که صندلی‌ها بالا می‌روند، کمربند ایمنی پشت آنها گیر می‌کند و در هر صورت باید خودم آن را درست کنم.  وقتی همه اینها را به صورت دستی انجام می‌دهید، کار آسان‌تر می‌شود!
بین تکنولوژی مفید و پیچیدگی بیش از حد یک خط نازک وجود دارد که بخش‌های بازاریابی با مهم جلوه دادن برخی از ویژگی‌ها از این خط عبور می‌کنند، زیرا قصد دارند تا مصرف کنندگان را متقاعد کنند که آنها «نیازمند» امکانات جدید هستند.
چندی قبل، نمایشگاهی برگزار کردیم. رویداد ساده‌ای بود و هدف از این برنامه روبه‌رو شدن با مشکلات رایج نمایندگان در موارد مشابه بود: توجه به جلسات و سخنرانان بعدی، مدیریت جلسات و کمک به پیداکردن غرفه‌ها در سالن نمایشگاه. در ابتدا، چند نفر کمی محتاط عمل کردند ـ طوری نگاه می‌کردند که گویی برنامه خیلی ابتدایی، و کمی ساده است. رویداد ما مانند اپلیکیشن‌هایی که سراغ داشتند، ویژگی‌های خاصی نداشت که به چشم بیاید. اما اندکی که گذشت، علاقه‌مند شدند و استفاده کردند و همانطور که ساده و بی تکلف به نظر می‌آمد، کارآمد بود. رویداد ما تجهیزات و امکانات جدید ارائه نمی‌داد و آنها به این نتیجه رسیدند که رویکردمان تجربه بهتری پیش‌روی آنها گذاشته است و وسایل‌مان جلوی دست و پای آنها را نمی‌گرفت.
پیچیدگی زیاد به معنی بهتر بودن نیست. کنفوسیوس می‌گوید: «زندگی ساده است، اما ما اصرار داریم تا آن را پیچیده کنیم.»